یکی از مهمترین شاخههای مدیریت دارایی های فیزیکی است.حجم بسیار زیاد فعالیتهای تعمیراتی و در عین حال توقفات متعدد در خطوط تولید، مدیریت نامناسب و عدم بهرهگیری از دستورالعملی استاندارد و جامع در انجام فعالیتهای نت، خرابیهای مکرر با پیامدهای ایمنی و زیست محیطی و …. همگی از جمله مشکلات و چالشهای رایج در صنایع فرایندی محسوب می شود که برای حل آنها، محتاج بهرهگیری از دانشی نوین و رویکردی پیشرفته و موثر در زمینه نگهداشت می باشد. RCM یکی از قدرتمندترین رویکردها جهت تحلیل و تصمیمگیری در زمینه مدیریت داراییهای فیزیکی است. این روش فرآیندی ساختاریافته، منطقی و نظاممند برای تعیین فعالیتهای مورد نیاز جهت اطمینان از ادامه به کار یک مجموعه مطابق انتظار کاربران آن دارایی هاست. استفاده از این رویکرد، علاوه بر تقویت روحیه همکاری و مشارکت بین نفرات مختلف سازمان، کمک شایانی به بهبود فرایند مدیریت دانش در سازمان خواهد نمود.
استفاده از این روش، به دلیل هزینه بر بودن، بیشتر برای بهینهسازی برنامه تعمیراتی تجهیزاتی توصیه میشود که اولویت بالاتری برای سازمان دارند و ریسک خرابیهای آنها (چه ریسکهای ایمنی و محیط زیستی، چه ریسکهای مالی و چه ریسکهای اعتباری) بالا باشد. مهم ترین فواید پیادهسازی RCM را میتوان در شش گروه طبقهبندی و خلاصه کرد:
- افزایش زمان در دسترس دستگاهها و ظرفیت تولید
- کاهش هزینههای نت، عملیاتی و خرابی دستگاهها
- افزایش طول عمر تجهیزات
- کاهش قابل توجه فعالیتهای اضطراری سازمان
- ایجاد فرهنگ همکاری در بین همه گروهها و همچنین فضای برنامهریزی و عملکردی پیشگیرانه